آندیاآندیا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

آندیا کیانی

دخترم روزت مبارک ((((( روز جهانی کودک )))

سلام عزیزترینم   امروز روز جهانی کودکه  روزت مبارک گل قشنگم  وای مــــردم! روزِ ناز کودک است روز سرمســـــتی و ساز کودک است کودک است آییــــنه ی دل را صفا کودک است محصـــولی از عشق و وفا          ...
17 مهر 1392

گل گلخونه من

سلام گل گلخونه من  یکی یک دونه من ......... امروز نمایشگر سن وبلاگت اینو نشون میده ((  .: آندیا تا این لحظه ،  3 ماه و 17 روز و 2 ساعت و 32 دقیقه و 17 ثانیه  سن دارد :. ))  و تو یاد گرفتی وقتی کسی باهات حرف نمی زنه    با صدای بلند جیغ برنی و جلب توجه کنی        تازه یه کار دیگه هم جدیداً میکنی و اون هم اینه که تلاش می کنی که غلط بزنی ... اگه بدونی چقدر با مزه این کارو می کنی دل من که غش میره واست عزیزم    امروز صبح مامانی بردت حموم  و شما کلی کیف کردی .....  تازه موهات هم بعد از حموم سشوار کرد و اگه بدونی چقدر خوردنی شدی من و مامان خیلی دوست داریم &nbs...
11 مهر 1392

برای دخترم آندیای عزیزم

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،هنوز هم نگاهمان به نگاهت دوخته است، چقدر قلبت زیباست… چه بی انتهاست قصر عشق تو و ما چه خوشبختیم از اینکه اینجا هستیم ، در کنار تو تویی که برایمان از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر میخوان...
4 مهر 1392

دختر نازم سه ماهه شد

سلام دختر نازنینم  عزیزم این مطلب رو می نویسم واسه تبریک به تو و به خاطر سه ماهه شدنت و ورود به ماه چهارم زندگیت و دعا می کنیم واست که صدو بیست ساله شی .  عزیز دلم مبارک  دیروز رو برات می نویسم که من و مامان و تو و دایی محمد به اتفاق هم رفته بودیم لالون . آخه خاله بابا علی فوت کرده بود و ما بایستی می رفتیم و به خانواده هاشون تسلیت می گفتیم . دختر گلم شما هم که از اول جاده تا آخر جاده همش خواب بودی . وقتی رسیدیم لالون شما بیدار شدی و با مامان رفتید داخل مسجد . نیم ساعتی گذشت و با توجه به اینکه از سر و صدای زیاد بدت میاد بازم عصبانی شدی و خاله یکتا شما را آورد داد به من تا بیرون با هم گشت بزنیم . اما این ...
26 شهريور 1392

برای دخترم آندیا

سلام عزیز دلم آندیا جون  گلم الآن که دارم این مطلب رو برات می نویسم ساعت 7:25 صبحه و تازه رسیدم سر کار    نمی دونی وقتی که از خونه میام بیرون همون لحظه دلم برات تنگ میشه و دوست دارم باز برگردم و یه نگاه به صورت نازت بکنم و ببوسمت    دیشب هم که درست ندیدمت آخه ارسلان پسر گل نوید و سمانه بدنیا اومده بود و هممون اونجا بودیم . تو هم که کلاً  سرو صدا  رو دوست نداری و خوابت هم که میومد ، برای همین با هم رفتیم کلی تو پارکینگ دور زدیم تا چشمای نازت بسته شد و خوابیدی   .  راستی چشمم به روز شمارت افتاد و الآن داره اینو نشون میده ((  .: آندیا تا این لحظه ،  2 ماه و 30 روز و 21 ساعت ...
25 شهريور 1392

روزت مبارک دختر قشنگم

فرشته قشنگ من  خداوند لبخند زد                         دختر آفریده شد                                                   لبخند خدا روزت مبارک                                                                                    ...
16 شهريور 1392